برای تغییر باورهای غلط شما ابتدا نیاز دارید این باورها را بشناسید. در این مقاله میخواهیم ۸ علامت هشدار که باورهای غلط را به شما نشان میدهند کشف کنیم.
کشف باورهای غلط هستهای نیاز به کمی کار دارد و گامبهگام انجام میشود. تغییر باورهای غلط چیزی نیست که فقط بتوانید با فکر کردن به آن، آن را کشف کنید و یا از بین ببرید زیرا باورهای غلط جایی در اعماق ناخودآگاهتان پنهانشدهاند. تفکر منطقی و تحلیلی نمیتواند کاری در مورد حل این باورها انجام دهد و چون از وقایع احساسی در گذشته ناشی شدهاند، بسیار قوی هستند. شما نیاز به نشانهها و هشدارهایی دارید تا بتوانید بهموقع باور هستهای نامتعادل خود را کشف کنید. شما باید مثل یک کارآگاه موقعیتهای مختلف زندگی را زیرورو کنید تا بتوانید باور هستهای را کشف کنید.
فهرستی از واکنشها، افکار و تردیدهای خود بنویسید. بخصوص زمانی که در یک موقعیت جدید مانند ایجاد یک دوستی جدید، ایجاد یک رابطه عاطفی جدید، آغاز به کار یک شغل جدید، اقدام روی یک پروژه جدید و موقعیتهای مشابه قرار میگیرید. آیا در موقعیتهای متفاوت واکنشهای یکسان نشان میدهید؟ دنبال یک الگوی تکراری بگردید.
(آیا باور دارید کنترل زندگی شما دست عوامل بیرونی است؟)
چند بار تاکنون با خودتان فکر کردهاید که دیگران باید شما را نجات دهند؟ زندگیتان را بهتر کنند؟ دیگران مسئول اوضاعواحوال شما هستند؟ اگر باورهای اینگونه دارید شما دارای باورهای غلطی هستید که میتوانند مانع از رسیدن شما به اهدافتان شوند. درون است. برای سفارش این کتاب روی لینک زیر کلیک کنید.
معمولاً انتظار دارید دیگران با شما چطور رفتار کنند؟ این انتظار سیگنالهای غیرکلامی را به دیگران میفرستد که نشاندهنده باورهای هستهای غیرمفید شماست.
مهارتهایی که خیلی خوب آنها را انجام میدهید معمولاً پوسته ظاهری هستند برای پنهان کردن باورهای منفی در مورد خودتان. مثلاً اگر اعتقاد داشته باشید بهاندازه کافی خوب نیستید، شما شروع به حمایت و مهر و محبت بیدریغ به دیگران میکنید. فهرستی از مهارتهایی را که در آنها خیلی خوب عمل میکنید بنویسید.
وقتی از شما تعریف میکنند چه احساسی دارید؟ واکنش شما از تعاریف دیگران میتواند نشاندهنده باورهای غلط مرکزی در شما باشد.
خودگویی های شما هم میتوانند باورهای هستهای شما را نشان بدهند.
وقتی به موقعیتی منفی در گذشته فکر میکنید با خودتان چه میگویید؟ آیا خودتان را مدام سرزنش میکنید و یا این موقعیت را بارها و بارها مرور میکنید و واکنشهای متفاوتی از خودتان نشان میدهید. در مرور این موقعیتها به خودتان چه میگویید؟ید.
آیا یک اتفاق خاص مدام در زندگی شما تکرار میشود و شما هر بار یک واکنش یکسان به آن نشان میدهید؟ مثلاً هر بار دیگران حق و حقوق شما را بهنوعی نادیده میگیرند و هر بار شما خودتان را مقصر میدانید ک چرا از حق خود دفاع نمیکنید و این بارها و بارها تکرار میشود. این حوادث که شعله احساس یا عکسالعملی را در شما برمیانگیزند میتوانند پرده از باورهای نامتعادل درونی شما بردارند.
ارتباط غیرقابل انکاری بین چیزی که الآن هستید و در زندگیتان رخ میدهد با داستانهای بچگیتان وجود دارد. باورهای هستهای شما در کودکی شما در درون شما شکل گرفتهاند تا از شما محافظت کنند. شما نیاز به این باورها داشتید تا خودتان را با محیط وفق دهید. شرحی از وقایع دوران کودکی خودتان بنویسید.
یک دیدگاه
رحیم ح
سلام ممنون از مطالب شناسایی باورها من دوست دارم ازم تعریف وتمجید بشه چه باور درونی دارم , و انتظار و توقع از مردم و دیگران هم دارم و دوست دارم به ددوران گذشته بر گردم فیلم های مستند تاریخی و ….. قدیمی را دوست دارم لطفا راهنمایی کنید باتشکر